به گزارش مشرق، بیشتر اوقات پشت سر گذاشتن یک بیماری مثل سرطان برای آدمها حکم شکستن شاخ غول را دارد. غولی که هرازگاهی نه فقط به جان بزرگترها که به جان بچهها هم مینشیند برای همین هم مبارزه با آن روحیهای میخواهد با چاشنی امید به آینده.
بچهها در دنیای خیالهای رنگی و فانتزیشان زندگی میکنند، آنجا تخیل میکنند، قهرمان میسازند و پیروز میشوند. همین اتفاق هم باعث شده تا اهالی خیریه «کودکان فرشتهاند» از این موضوع استفاده کنند و از آن نقطه قوتی بسازند برای کمک کردن به روند درمان کودکان مبتلا به سرطان. آنها این روزها در حال اجرایی کردن طرحی هستند به نام«روکش سرم» که از چهار بخش روکش سرم، کتاب، انیمیشن و اپلیکیشن بازی تشکیل شده است. این طرح قرار است روند درمان را برای بچههای سرطانی کمی آسانتر کند تا از آنها بچههایی بسازد که قرار است هر کدام قهرمان زندگی خودشان باشند.
بچهها از سرمهایشان میترسند
شاید شکل گیری ایده روکش سرم از شلنگهای قهوهای و بد قواره سرم های شیمیدرمانی شروع شد. سرم هایی که نه فقط ظاهر که عوارض داروهایشان به مرور باعث شد تا بچهها رفته رفته نسبت به خود سرم ها احساس ناخوشایندی پیدا کنند و حتی به واسطه دیدن آنها حال و روز خوبی نداشته باشند. « داروهایی که کودکان مبتلا به سرطان برای شیمی درمانی استفاده میکنند باید ضد نور باشد. برای همین در بیشتر اوقات این داروها در سرم هایی نگهداری میشود که شلنگهای قهوهای دارند و ظاهرشان چندان به بچهها احساس خوبی نمیدهد و باعث میشود که حالت تهوع بگیرند؛ حتی اگر این دارو آن قدرها هم حالشان را بد نکند ولی در نهایت منجر به این میشود که همیشه یک ترسی بیشتر از چیزی که وجود دارد نسبت به این دارو داشته باشند. برای همین ما تصمیم گرفتیم با طراحی دو کاراکتر کارتونی و ایرانی این مشکل را حل کنیم و پروژه روکش سرم را به راه بیندازیم. تا اینکه در بخش اول آن به این نتیجه رسیدیم که روکشهایی طراحی کنیم که به واسطه آنها این حس به بچهها القا شود که این داروها قرار است آنها را قویتر از گذشته کند. »
به کودکان مبتلا میگوییم که آنها با بقیه فرق دارند
یکی از روشهایی که گروه«کودکان فرشتهاند» برای روند درمان بچهها در نظر میگیرند القا کردن این حس به کودکان سرطانی است که آنها با بقیه بچهها یک تفاوت بزرگ دارند؛ آن هم شکست دادن بیماری مثل سرطان است که قرار است از آنها یک قهرمان بسازد. انیمیشن«سفری به لیدوما» نام انیمیشن چند قسمتی است که یکی دیگر از بخشهای طرح «روکش سرم» را در برمی گیرد؛ نصیر موسوی نژاد در این باره میگوید«آرتمیس و آرسام دو کاراکتر انیمیشن ما هستند که وارد قلعهای میشوند و به دنبال برآورده کردن آ روزهایشان هستند که در نهایت بعد از گذر از مراحل سخت و خطرناک به خواستهها و آرزوهایشان میرسند. ما در کنار ساخت انیمیشن به دنبال اپلیکیشن بازی و انتشار کتاب برای بچههایی هستیم که شاید در مناطق دور و نزدیک باشند. »
انیمیشنی با نقش آفرینی قهرمانهای ایرانی
ایرانی بودن شخصیتهای«آرتمیس و آرسام» یکی از مهمترین نکاتی است که نصیر موسوی نژاد روی آن تاکید زیادی دارد چیزی که شاید دلیل آن نبود قهرمانهای ایرانی برای بچههاست. «سلیقه و شخصیتهایی که ما در بچگی با آنها بزرگ شدیم باشخصیتهای مورد علاقه بچههای نسل فعلی تفاوت زیادی دارند. بچههای نسل حاضر به دنبال قهرمانهای مثل بن تن اند. چیزی که ما نمونههای ایرانی آن را نداشتیم؛ ولی در این کار سعی کردیم از شخصیتهایی استفاده کنیم که حتی لباسهایشان هم طرح ایرانی است. به عنوان مثال آرتمیس نام اولین زن دریانورد ایرانی بوده و ما در انیمیشن خودمان شخصیت آرتمیس، دختربچهای است که دلش میخواهد در آینده دریانورد شود. »
برای ادامه دادن به اسپانسر نیاز داریم
پروژه روکش سرم حاصل دو سال زحمت پیاپی این گروه است که حالا امروز به مرحله انجام رسیده است. کاری که بچههای «کودکان فرشتهاند» در ازای آن هیچ دستمزد و پولی دریافت نمیکنند. جالب اینجاست که نویسنده انیمیشن کار هم «زینب پاسدار» است کسی که خودش یکی از اعضای همین گروه است و طبق حرفهای نصیر موسوی نژاد تمام قصه و المان های آن را مرتبط با کودکان سرطانی و درمان و مبارزه آنها با بیماریشان در نظر گرفته است. اما در این بین وقتی درباره نمایش این انیمیشن برای بچهها میپرسیم به جواب جالبی میرسیم. « مخاطبان اصلی این پروژه در ابتدا قرار بود فقط بچههای مبتلا به سرطان باشند ولی در حال حاضر قرار است که این کار در شبکه پویا هم به نمایش دربیاید. ما حتی چند قسمت اولیه کار را هم آماده نمایش داریم اما از آنجایی که هنوز برای کار اسپانسری نداریم تا ادامه کار را با کمک بچههای «خانه انیمیشن» بسازیم فعلا آن را برای بچهها نمایش ندادیم چون نگران این هستیم که بین کار وقفه بیفتد و بچهها چشم انتظار باقی بمانند.